دانشجویان علوم اجتماعی دانشگاه گلستان

پژوهشگری - ارتباطات
دانشجویان علوم اجتماعی دانشگاه گلستان

وبلاگ دانشجویان علوم اجتماعی دانشگاه گلستان از سال 1390 فعالیت خود را آغاز کرد و توسط دانشجویان علوم اجتماعی اداره میشود.
مدیر وبلاگ :
محمد عرب (دانشجوی پژوهشگری)

طبقه بندی موضوعی
نویسندگان
اصولاً در ایجاد مشکلات اجتماعی یک عامل موثر نیست بلکه مجموعه ای از عوامل تأثیرگذار است و عوامل اقتصادی، عوامل اجتماعی و فرهنگی، عوامل خانوادگی وعوامل فردی یا زیستی، روانی از مهمترین علل پیدایش کودکان خیابانی است.از آنجائیکه کودکان عامل حفظ بقای جامعه هستند، تعالی جامعه منوط تربیت صحیح آنان است و از این رو حفظ حقوق، توسعه فردی و اجتماعی و همچنین فراهم آوردن زمینه رشد همه جانبه این گروه از اهم وظایف جامعه است.

پدیده کودکان خیابانی یکی از مشکلات آسیب زای اجتماعی است که از دیرباز در سراسر جهان وجود داشته و در سالهای اخیر به دلایل گوناگون افزایش یافته است و در کشور ما نیز این پدیده با ویژگی های دوگانه اش ، دیر پایی و گستردگی ، ضرورت توجه به آن را مطرح می سازد . کودکان خیابانی طیف گسترده ای را با شرایط متفاوت زندگی تشکیل می دهند که تعریف آنها اولین چالش را در برابر ما قرار می دهد :

کودکان خیابانی چه کسانی هستند؟

بر اساس تعاریف سازمان های بین المللی (سازمان بهداشت جهانی ، آژانس بین المللی کودکان خیابانی و یونیسف) کودکان خیابانی را می توان بر اساس شرایط زندگایشان ، به چهار گروه طبقه بندی کرد :
– کودکانی که خانه و خانواده ندارند و در خیابان به سر می برند .
– کودکانی که دارای خانه و خانواده هستند اما به دلیل مختلف از خانواده خود جدا شده اند و تنها یا با گروه های کوچک زندگی می کنند .
– کودکانی که قبلا بی خانمان بوده اند اما در حال حاضر در سر پناه ها و مراکز خاص ، نگهداری می شوند .
– کودکانی را دارای خانه و خانواده هستند و با خانواده خود زندگی می کنند اما به علت فقر و مشکلات دیگر بیشتر وقت خود را در خیابان می گذارنند .
این گروه از کودکان دارای شرایط متفاوتی هستند :
– گروهی از آنان در خیابان به کارهای مختلف (فروش گل ، روزنامه ، آدامس ، زباله گردی ، واکس زدن و …) می پردازند که کودکان کار در خیابان را تشکیل می دهند .
– گروه دیگر به تکدی گری مشغولند و برخی از آنان نیز در سنین بسیار کم همراه پدر و مادرشان به عنوان ابزاری برای تکدی گری مورد استفاده قرار می گیرند . همه این کودکان با تفاوتهایی که با یکدیگر دارند در این مورد که بیشترین وقت خود را در خیابان می گذارنند و از حقوق اساسی خود از جمله آموزش ، بهداشت ، امنیت و … محرومند ، وجه مشترک دارند. بنابراین می توان گفت کودک خیابانی کسی است که بیشترین ساعات زندگی خود را در محیط ناامن خیابان می گذارند و از این رو با وجود تفاوتهای موجود در نحوه زندگی ، در معرض آسیب های فراوان قرار می گیرد .
بر اساس تحقیقاتی که در کشور ما در ارتباط با کودکان خیابانی انجام شده است ، بیشترین کودکان خیابانی (حدود ۸۵ درصد) متعلق به گروه چهارم است یعنی کودکان که دارای خانه و خانواده هستند و با خانواده خود زندگی می کنند اما بیشتر وقت خود را در خیابان می گذارند. دومین چالش در زمینه کودکان خیابانی ، پیامدهای زیان بار این پدیده است .
چرا توجه به کودکان خیابانی ، ضروری است؟ موارد زیر دلایل این ضرورت را نشان می دهد :
– کودکان خیابانی پدیده ای رشد یابنده در جهان و در کشور ماست .
بر اساس آمارهای موجود در حال حاضر بیش از صد میلیون کودک خیابانی در جهان وجود دارد. در کشور ما آمار و اطلاعات دقیقی در مورد کودکان خیابانی در دسترس نیست. آمارهای رسمی تعداد این کودکان را حدود بیست هزار نفر اعلام می کند. آنچه مسلم است تعداد این کودکان در کشور ما بویژه در شهرهای بزرگ در حال افزایش است.
– کودکان آسیب پذیرند و قادربه دفاع از خود نیستند و نیاز به حمایت و کمک بزرگسالان دارند. کودکان خیابانی به علت شرایط خاص زندگی خود آسیب پذیری بیشتری دارند . مروری کوتاه بر آمارهای موجود در ارتباط با کودکان ، وسعت این آسیب پذیری را در جهان نشان می دهد :
۱۰۰ میلیون کودک خیابانی در جهان زندگی پررنجی را می گذرانند .
۲۵۰ میلیون کودک کار زیر سن قانونی کار در کشورهای جهان سوم به سر می برند .
۱۵۰ میلیون کودک در جهان از سوء تغذیه رنج می برند .
۱۳۰ میلیون کودک ۶ تا ۱۱ سال در کشرهای در حال رشد از رفتن به مدرسه محرومند .
هر سال بیش از ده میلیون کودک زیر پنج سال در کشورهای در حال رشد از بیماریهای قابل پیشگیری جان خود را از دست می دهند .بیش از نیمی از کودکان افریقایی از بیماریهای ناشی از آلودگی آب و کمبود بهداشت رنج می برند .
۱۷ میلیون نفر از بیماری ایدز فوت کرده اند که حدود یک چهارم آنها را کودکان تشکیل می دهند .
آثار زیانبار این آسیب ها تنها به دوران کودکی منحصر نمی شود و تا بزرگسالی نیز ادامه می یابد و جامعه را از وجود انسانهای کارآمد و شایسته در آینده ، محروم میسازد .
– کودکی دوران حساس رشد و پرورش انسانهاست و توجه به این سالهای مهم و فراهم ساختن امکانات مناسب به منظور ایجاد زندگی بهتر برای کودکان ، از وظایف اساسی ماست .
– بررسی های به عمل آمده در مورد کودکان خیابانی نشان می دهد که این کودکان در تمام جنبه های رشد (رشد جسمی – ذهنی – عاطفی و اجتماعی ) دارای مشکلاتی می باشند که ناشی از شیوه زندگی آنهاست .
عوامل موثر در ایجاد و گسترش پدیده کودکان خیابانی:

پدیده کودکان خیابانی ناشی از عوامل متعددی است که با توجه به بررسیهای انجام شده می توان آنها را از نظر تاثیرگذاری به شرح زیر طبقه بندی کرد :

۱-عوامل اقتصادی :

فقر ، بی عدالتی ، بیکاری ، فاصله طبقاتی زیاد در جامعه ،درآمد کم .

۲- عوامل اجتماعی :

- ازدیاد جمعیت ، مهاجرت از روستاها و شهرهای کوچک به شهرهای بزرگ و مهاجرت از کشورهای دیگر (افغانستان) .
– ساختار جمعیت ، جوان بودن جمعیت و ناتوانی در پاسخگویی به نیازهای آنان .
– جنگ و پیامدهای آن (آوارگی ، بی خانمانی و … )
– تغییر ارزشهای اجتماعی و فاصله زیاد بین نسلها .
– نارسایی و کمبود قوانین حمایتی از کودکان .
– وجود آسیبهای اجتماعی از جمله اعتیاد ، بزهکاری و …
– وجود نگرشها و باورهای نادرست در مورد کودکان از جمله نگرش به کودک بعنوان منبع درآمد ، مالکیت کودک ، خشونت با کودکان و …
– نبود سازمانهای حمایت از کودکان .

۳- عوامل خانوادگی :

- خانواده های پرجمعیت بویژه با توجه به سطح درآمد خانواده .
– خانواده پرتنش و اختلافات شدید خانوادگی .
– سابقه بزهکاری و اعتیاد در خانواده بویژه در مورد پدر یا مادر .
– خانواده گسسته به علت طلاق ، فوت ، ازدواج مجدد و تعدد زوجات .
– سابقه بیماریهای روانی بویژه پدر و مادر در خانواده .
– نا آگاهی والدین از نیازهای کودکان و رفتارهای نامناسب آنان با کودکان از جمله خشونت ، آزار ، بی توجهی و …

۴- عوامل زیستی _ روانی :

- ویژگی های شخصیتی کودکان .
– توانمندی کودکان در برخورد با مشکلات زندگی .
– بحران هویت و بحران بلوغ و تاثیرات آن .

کودکان کار: بى پناهان جامعه

از نظر کارشناسان اقتصادى بررسى علل پدیده کار کودکان، علت هایى عمده و زیربنایى دارد که از آن جمله مىتوان به فقر، عدم تعادل اقتصادى و رشد ناکافى اقتصادى، اشاره کرد؛ واقعیت این است که بدون توزیع درآمد عادلانه و دست یابى افراد به کار و شغل مطلوب در شرایط رونق اقتصادى، این مشکل هم چنان به قوت خود باقى خواهد ماند .
البته وجود فقر تنها دلیل به وجود آمدن معضل کودکان کار نیست و علل مختلفى از جمله نقایص موجود در آموزش و پرورش، قوانین و مقررات ناکافى براى مقابله با کار کودکان و فقدان آگاهى عمومى، از عوامل موثر در بروز پدیده اى چون کار کودکان به شمار مىآید . کارشناسان اقتصادى به این باورند که پیدایش کار کودکان از منطقه‌‏اى به منطقه دیگر کاملا متفاوت است. در حالى که در کشورهاى در حال توسعه ، رکود اقتصادى ، بیکارى ، مهاجرت وسیع روستاییان به شهرها ، فقر گسترش یافته و افزایش هزینه‌‏هاى زندگى از عوامل موثر پیدایش و گسترش کودکان کار است؛ در کشورهاى صنعتى ، رکود اقتصادى و بیکارى رو به گسترش باعث پیدایش دوباره نوعى از کار کودکان است.
در کشور ما که آمار مشخصى در زمینه کودکان وجود ندارد؛ مساله اشتغال کودکان نیز مانند کودک آزارى ، کودکان خیابانى ، کودکان بزهکار و سایر کودکانى که به نوعى در معرض آسیب هاى اجتماعى قرار دارند؛ نه تنها مورد توجه قرار نگرفته و براى کاهش آن نیز اقدامات موثرى به عمل نیامده است؛ که در جمع آورى آمار و اطلاعات نیز دقت و حساسیت لازم توسط نهادها و سازمان هاى مربوطه مبذول نشده است.
دو تعریف در مورد کودکان کار وجود دارد: اول کودکان کار زیر ۱۸ سال که بر اثر فشارهاى شدید اقتصادى و اجتماعى مجبور به کار و زندگى در خیابان هستند؛ و دوم کودکان کار از حیث ارتباط با خانواده ، که به سه دسته تقسیم می شوند: اول کودکانى که در خیابان کار و زندگى می کنند و ارتباطى با خانواده ندارند. دوم کودکانى که در خیابان کار می کنند، اما احساس تعلق به خانواده دارند. و سوم کودکانى که با خانواده هاى خود در خیابان کار می کنند .
سید حسن موسوى، محقق و مدرس دانشگاه معتقد است که گروه دوم یعنى کودکانى که در خیابان کار میکنند و احساس تعلق نسبت به خانواده دارند، کودکان کار محسوب می شوند . موسوى هم چنین معتقد است که کشور هند از جمله کشورهاى جهان سوم است که از لحاظ ساماندهى کودکان خیابانى از کشور ما جلوتر می باشد و به پیشرفت هاى چشم گیرى نائل آمده است. هند از جمله کشورهایى است که با کمک دیگر کشورها بدور از هر گونه برخورد سیاسى و با مشارکت مردمى توانست گامى بلند در ساماندهى و ‌‏آموزش کودکان کار خیابانى بردارد. چرا که کارشناسان هندى بر این باور بودند که کودکان خیابانى یا خانواده ندارند و یا به دلائلى جامعه پذیر نشده اند؛ به همین دلیل راهى را پیش گرفتند تا بتوانند کودک خیابانى را با هنجارهاى اجتماعى جامعه شان آشنا کنند . وى در این باره می گوید: “آموزش ، کلیدى ترین واژه براى مسولان هند است زیرا که آنان معتقدند اگر بچه ها آموزش هاى لازم را ببینند، خطرات کمترى متوجه آنان شده در نتیجه تهدید امنیت جامعه توسط کودکان کمتر خواهد شد. از جمله این تهدیدها افزایش جرم و جنایت و گسترش بیمارى هایى نظیر ایدز و هپاتیت است “.
اکبر معتمدى، مدیر دفتر آسیب دیدگان اجتماعى در خصوص تعریف کودکان کار ، به تعریف یونیسف اشاره میکند و میگوید: “انسان زیر ۱۸ سال که بنا به مقتضیات جامعه مجبور به کار باشد، کودک کار محسوب مى‌‏شود؛ اما ما در جامعه شاهد کار کردن کودکان زیر ۱۵ سال هستیم !” او هم چنین معتقد است که بهزیستى به مسائل قانونى و غیر قانونى کار توجهى ندارد، و این را وظیفه قوه قضائیه و نیروى انتظامى میداند .
معتمدى کودکان کار را به “کودکان کار درکارگاه‌‏ ها” و “کودکان کار در خیابان” تقسیم می کند و اعتقاد دارد که “سازمان بهزیستى در قبال کودکان کار در کارگاه ها و یا در مکان هاى دیگر (کارهاى خانگى) هیچ برنامه و طرحى ندارد، زیرا آن را وظیفه وزارت کار میداند. گذشته از آن، طرح آنان در بهزیستى فقط مخصوص کودکان کار در خیابان است و آن هم محدود است به کودکانى که به مشاغل سیاه، یعنى مشاغل خطرناک همانند کار در کنار بزرگ راه ها مى‌‏پردازند “.
پس چه کسى از کودکانى که در کارگاه هاى کمتر از ده نفر به مشاغل سخت مشغول هستند، حمایت می کند؟
به راستى آیا کودکان کودکانى که هر روز شاهد رفت و آمدشان در کوچه و خیابان هستیم، در تامین معیشت خانواده موثرند؟
دکتر معتمدى در این باره میگوید: “کودکان کار ، نان آوران کوچکى هستندکه در بسیارى مواقع مانع فساد و فحشاى خانواده شده اند؛ از این رو آنان دلاوران بزرگى هستندودرمقابل آسیب دیدگان اجتماعى هستندکه متاسفانه خودشان به راحتى آسیب پذیرند “.

وى تعداد کودکان خیابانى را ۲۰ هزار نفر اعلام مى کند و معتقد است حدود نیمى از آنان کودکان کار هستند . او در مورد اقداماتى که تاکنون بهزیستى براى این افراد به عمل آورده، میگوید :”از مهر ماه سال گذشته طرحى به نام مهمانسراى کودکان (پناهگاه کودکان) به اجرا گذاشته شده که ۴ مرکز از این میان در تهران و ۶ مرکز در شهرستان ها راه اندازى شده است. کودکان کار مى‌‏توانند، پس از پایان کار (!) به این مراکز (در تهران نواب صفوى، اتوبان آهنگ، دولت آباد و شمیرانات) مراجعه کنند تا خدمات اجتماعى شامل یک وعده غذا و یک وعده صبحانه به آنان ارائه شود.»
او در ادامه میگوید: “در مرحله اول طرح ، وظیفه ما ساماندهى آنان به صورت علمى است. یعنى صیانت از کودکان و نخوابیدن در خیابان؛ و در مرحله دوم شناسایى، ارتباط با خانواده ، اشتغال براى یکى از افراد خانواده، پیگیرى وضع آموزشى ، تهیه کارت شناسایى براى آماده سازى و فراهم کردن امکانات آموزشى کودکان کار در خیابان توسط مددکاران”.
دکتر معتمدى بر عکس نظر دکتر موسوى ، اعتقادى به پیشرفت کشور هند در زمینه کودکان کار ندارد و معتقد است “با جمعیتى که کشور هندوستان دارد، اصلا قابل مقایسه با کشور ما نیست “!
او معتقد است: مردم جامعه ما بر این باورند که مسئولیت تمام کارها بر عهده دولت است و این طرز فکر به ریشه ‌‏هاى تاریخى کشورمان مرتبط است. چون کشور ما ، از قدیم کشورى دیوان سالار یا دولت سالار بوده؛ مردم این گونه عادت کرده‌‏اند که تمام کارها بر عهده دولت است؛ به نظر من تا این فرهنگ در جامعه باشد ، معضل کودکان کار به قوت خود باقى خواهد ماند “.
رئیس سازمان بهزیستى کشور، دکتر راه چمنى ، در مصاحبه اى کودکان کار را از کودکان خیابانى مجزا کرد و اظهار داشت که کودکان کار، کودکانى هستند که مجبور به کار و کسب در آمد هستند؛ و بهزیستى براى مقابله با این معضل و ایمن ماندن کودکان کار در برابر آسیب ها ، مهمانسراى سلامت ایجاد کرده است.
اما آیا خود این طرح _ به فرض عملى شدن _ سبب نمى‌‏شود تا این کودکان بیش از پیش تحقیر شوند؟ این موضوعى است که کارشناسان بهزیستى باید آن را در نظر بگیرند .

محمد عرب

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.